در دنیایی که تقریباً تمام موسیقیهای ضبط شده با تجهیزات الکترونیکی ساخته میشوند، موسیقی الکترونیک دقیقاً چیست؟ کجا میرود؟ و در سال ۲۰۲۱ هنرمند موسیقی الکترونیک بودن به چه معناست؟ ما در سازکالا با معرفی هفت هنرمندی که این ژانر را به سمت جلو حرکت میدهند به این سؤالات پاسخ میدهیم.
۱. Holly Herndon
هالی هرندون (متولد ۱۹۸۰) آهنگساز، نوازنده و هنرمند آمریکایی است که در برلین، آلمان مستقر است. پس از تحصیل در رشته آهنگسازی در دانشگاه استنفورد و تکمیل دکترای خود. در مرکز تحقیقات کامپیوتری در موسیقی و آکوستیک دانشگاه استنفورد، او حرفه موسیقی را در سطح بینالمللی دنبال کرد. موسیقی هرندون اغلب شامل صداهای آواز انسان (از جمله صدای خودش) است، عمدتاً مبتنی بر رایانه است و به طور منظم از زبان برنامه نویسی بصری Max/MSP برای ایجاد سازهای سفارشی و فرآیندهای آوازی استفاده می کند. او موسیقی را بر روی لیبل RVNG Intl منتشر کرده است. آخرین آلبوم کامل او Proto در ۱۰ مه ۲۰۱۹ منتشر شد.
هالی هرندون یکی از تجربی ترین نوازندگان موسیقی الکترونیک است که امروزه در این زمینه فعالیت میکند. موسیقی جسورانه او که مرزهای انتظارات را جا به جا میکند، امکانات فناوری موسیقی و پتانسیل هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی را برای تغییر روش ساخت موسیقی بررسی میکند.
او که در تلاقی موسیقی، فناوری و دانشگاه فعالیت میکند، یک هنرمند آینده نگر است (و کاندیدای دکترای استانفورد) که ابزارها و فرآیندهای جدیدی را برای هر پروژه ایجاد میکند و از Max/MSP برای مهندسی سازهای خود از پایه استفاده میکند.
آلبوم اخیر او، PROTO را در نظر بگیرید که در آن هرندون (در کنار شریک زندگی اش مت درایهرست و ژول لاپلیس متخصص هوش مصنوعی) یک شخصیت هوش مصنوعی به نام اسپاون را توسعه داد. اسپاون پس از آموزش توسط صدها خواننده برای تشخیص و تفسیر مجدد صداهای ناآشنا، با استفاده از شبکههای عصبی برای پردازش ورودیهای صوتی و بداهه نوازی به عنوان یکی از اعضای گروه آهنگساز، همکار هرندون شد.
هرندون سال گذشته در صحبت با MusicRadar اعلام کرد که علایق او در “تحقیق عمیق فناوری و چگونگی تاثیر آن بر فرآیند خلاقیت و زیبایی شناسی و جامعه موسیقی گسترده تر” است.
اگرچه موسیقی او درگیر این است که چگونه فناوری میتواند شیوه آهنگسازی و خلق ما را تغییر دهد، اما او علاقه ای به جایگزین کردن عنصر انسانی در فرآیند ساخت موسیقی ندارد – کاملا برعکس.
او در بیانیه مطبوعاتی PROTO گفت: «روایتی فراگیر از فناوری به عنوان غیرانسانیکننده وجود دارد. ما در مقابل آن ایستاده ایم. اینطور نیست که بخواهیم فرار کنیم؛ ما بسیار به سمت آن میدویم، اما با شرایط خودمان. من نمیخواهم در دنیایی زندگی کنم که در آن انسان ها خارج از صحنه به صورت خودکار عمل میکنند. من یک هوش مصنوعی میخواهم که برای قدردانی و تعامل با آن زیبایی انسانی تربیت شوند.»
۲. Arca
آلخاندرا گرسی، که بیشتر با نام هنری آرکا شناخته میشود، پس از اینکه کانیه وست از استعدادهای او به عنوان یک همکار در تولید خلاقانه ترین آلبومش تا به امروز، یعنی Yeezus استفاده کرد، مورد توجه طرفداران موسیقی در سراسر جهان قرار گرفت.
از آن زمان، آرکا دیدگاه مبتکرانه خود را به موسیقی از Björk، FKA Twigs، Frank Ocean و Dean Blunt اعمال کرده است، در حالی که مجموعهای از آلبومهای تغییر دهنده خود را منتشر کرده است.
موسیقی Arca به شکل غیرقابل باوری عجیب است. در جایی که آهنگهای قبلی او سینتهای پیشرفته را در اطراف الگوهای درامهای تخریبشده و بیسهای تکاندهنده میپیچید، کار اخیر او در تقاطعهایی وجود دارد که چارچوبهای موسیقی الکترونیک تجربی و موسیقی پاپ با هم برخورد میکنند.
آواز در حال حاضر در مرکز موسیقی او قرار دارد و آهنگسازی غیرمعمول او بعد جدیدی را به موسیقی سیا، لیدی گاگا و آریانا گرانده بخشیده است. درست مانند کادر هنرمندانی که به همان اندازه جاه طلب هستند که در گروه موسیقی PC کار می کنند، او مرزهای فرکانس بالا و پایین، رادیو آوانگارد و نمودار را از بین میبرد و در عین حال مفاهیم هویت و بیان جنسیتی را بررسی میکند.
۳. Rian Treanor
Rian Treanor با کار با Max/MSP، دستگاههای سفارشی – ماشینهای درام، سکوئنسر، مولد آکورد و اکولایزهایی را میسازد که به گفته او، «تکنیکها و ابزارهای ریتمیک گستردهای را برای فعال کردن مدولاسیون الگوی خودکار در اجراهای زنده بررسی میکنند».
ابستر الکترونیکا پولی ریتمیکی که ترنور با این سازها ضبط میکند، به عنوان برخی از جذاب ترین سازهای الکترونیکی موجود بدون نیاز به اوپراتور است – اما این تنها دلیلی نیست که او سزاوار جایگاهی در این فهرست است.
Treanor علاقه مند به استفاده از ابزارهای نرم افزاری است که برای تسهیل دسترسی به موسیقی، برای کسانی که در غیر این صورت نمیتوانند در آن شرکت کنند، استفاده کند. او کارگاههای موسیقی راهاندازی میکند و به کودکان ۱۰ ساله در روترهام و سالمندان ۱۰۰ ساله در خانههای مراقبت در پاریس نشان میدهد که چگونه صداها را توالیبندی و دستکاری کنند، و حتی یک ساز سفارشی ساخت تا مادربزرگش را که در اواخر مرحله آلزایمر مبتلا است، سرگرم کند.
با مقداری موسیقی درمانی!
آخرین ساخته او، Intersymmetric Sequencer 1، یک درام ماشین مبتنی بر مرورگر با یک رابط مشترک است که همکاری از راه دور در زمان واقعی را بین افراد در هر نقطه از جهان تسهیل میکند.
۴. Oneohtrix Point Never
موسیقی دانیل لوپاتین مرزها را محو میکند: بین قدیمی و جدید، واقعی و مصنوعی، تجربی و در دسترس. در عرض یک دهه، هنرمندی که با نام Oneohtrix Point Never شناخته میشود، از انتقال روح عصر جدید و نوستالژی مصنوعی به عنوان بخشی از صحنه موسیقی زیرزمینی بروکلین به همکاری با روزالیا، جیمز بلیک و The Weeknd، حتی در نقش مدیر موسیقی دومی برای نمایش بین دو نیمه مسابقه سوپر بول رسید.
در آخرین کار او، Magic Oneohtrix Point Never، سطح کار خود را بیشتر در جریان اصلی فرو برده و در عین حال احساسات عجیب و غریبی را که کارش را منحصر به فرد میکند حفظ کرده است. ما نمیتوانیم منتظر بمانیم تا ببینیم کار بعدی او چه خواهد شد.
۵. Second Woman
Second Woman جاشوا یوستیس و ترک دیتریش هستند که شاید به ترتیب با نام های تلفن تل آویو و بلنگ بیشتر شناخته شوند. آنها با هم از ریتم ۴/۴ که بر بسیاری از موسیقی های الکترونیکی مسلط است خارج میشوند و از Max for Live برای دور زدن مکانیسم های زمان بندی ابلتون استفاده میکنند تا بتوانند کاملاً خارج از زمانبندی چهار/چهارم آهنگ بسازند و ریتم های دیوانه کننده دوبله، فوت ورک و غیره را با هم ترکیب کنند.
دیتریش در صحبت با مجله FACT در سال ۲۰۱۷ توضیح داد: «هر دوی ما احساس کردیم که در دهه گذشته برده ساختار آهنگ، تمپو، گرید شده ایم – به خصوص در ژانرهایی مانند تکنو و هاوس که همه چیز بسیار سفت و سخت است.
“خیلی خوب است، ما آن چیزها را دوست داریم و زیبایی در آن وجود دارد، اما من فکر میکنم ما برخی از چیزهایی را که قبلاً در مورد آنها صحبت میکردیم و به صورت موسیقایی انجام میدادیم از دست دادیم. خروج از گرید و کار در DAW بدون خط، بدون شبکه، و داشتن ریتم انعطاف پذیر، برای من به عنوان یک شنونده منجر به تجربه جالب تری میشود.
۶. Scratcha DVA
Scratcha DVA به طور پیوسته به عنوان یکی از پیشروترین تولیدکنندگان موسیقی رقص بریتانیا از زمان اولین حضور خود در سال ۲۰۰۸ شهرت ایجاد کرده است. چه او در حال آهنگسازی سبک فانک، گرایم، داب استپ باشد وی دائماً در حال نوآوری است و الهامهای متفاوت را به صدایی ترکیبی تبدیل میکند که همه متعلق به خودش است.
اسکراچا پس از شروع تولید موسیقی با ترکیب سازهای گرایم در MTV Music Generator ، به یک چهره کلیدی در صحنه گرایم در اواخر دهه ابتدایی ۲۰۰۰ تبدیل شد و آهنگهای سبک R&G را برای Wiley، Chipmunk، Trim و Terror Danjah تولید کرد.
کار انفرادی او سپس تغییر سبکی به سمت موسیقی بدیع در بریتانیا گرفت و او به سرعت به یکی از اعضای اصلی فهرست Hyperdub تبدیل شد، یک لیبل بریتانیایی و مؤسسه موسیقی الکترونیک که به خاطر بازسازی موسیقی کلاب مشهور است.
در سالهای اخیر، اسکراچا توجه خود را به انواع موسیقی رقصی که از آفریقای جنوبی میآیند، معطوف کرده است، و ریتمهای gqom و amapiano را با تکنو-آیندهنگر تلفیق میکند.
۷. SOPHIE
سوفی زئون (۱۷ سپتامبر ۱۹۸۶ – ۳۰ ژانویه ۲۰۲۱)، که به نام سوفی شناخته میشود، یک موسیقیدان، تهیهکننده، خواننده و دیجی اسکاتلندی بود. سوفی که بهخاطر نگاهی گستاخانه در موسیقی پاپ شناخته میشود، از نزدیک با هنرمندانی از لیبل PC Music، از جمله A.G. Cook و GFOTY کار میکرد و برای بازیگرهایی مانند Charli XCX، Vince Staples، Kim Petras، Madonna، بیایید.
سوفی که ابتدا ناشناس ماند و بعداً به عنوان یک زن ترنس ظاهر شد، با تک آهنگ هایی مانند “Bipp” (2013) و “Lemonade” (2014) که در مجموعه محصولات (۲۰۱۵) جمع آوری شده بودند به شهرت رسید. اولین آلبوم سوفی به نام Oil of Every Pearl’s Un-Insides در سال ۲۰۱۸ دنبال شد و نامزد جایزه گرمی بهترین آلبوم رقص/الکترونیک شد.
سوفی در ژانویه ۲۰۲۱ پس از سقوط تصادفی در آتن، یونان درگذشت. The Fader از سوفی به عنوان “هنرمند پیشگام اسکاتلندی که تولیدات الکترونیکی پر جنب و جوشش دامنه موسیقی پاپ مدرن را گسترش داد” تمجید کرد، در حالی که Pitchfork کار تاثیرگذار سوفی را با “تبدیل کردن موسیقی الکترونیکی به موسیقی پاپ آوانگارد و اصیل” تحسین کرد.
منصفانه است که بگوییم هیچ هنرمند الکترونیکی در طول ۱۰ سال گذشته به اندازه SOPHIE تأثیر مهمی بر موسیقی پاپ نداشته است. اگرچه او در اوایل امسال به طرز غم انگیزی درگذشت، اما اثر پرطنین میراث او را میتوان در محبوبیت ناگهانی هایپرپاپ مشاهده کرد، ژانری که او و هنرمندان دیگر PC Music عملاً اختراع کردند، و در پذیرش صدای حداکثری آن توسط هنرمندان جریان اصلی مانند چارلی. XCX و مدونا تکامل یافت.
رویکرد SOPHIE به تولید بسیار مبتکرانه و فراموش نشدنی عجیب بود. در صحبت با Elektron، او اعلام کرد که «زبان موسیقی الکترونیک هنوز نباید به سازهای منسوخ مانند ضرب درام یا کف زدن اشاره کند. هیچ کس لگد نمی زند و کف نمیزند. آنها مجبور نیستند! در ذهن من منطقی تر است که آن ایده ها را کنار بگذارم.»