در اینکه میکس و مسترینگ یک هنر است شکی نیست، اما این هنر پر از رمز و راز است. البته تشخیص نقش آن در موسیقی و مهندسی صدا سخت نمیباشد. اکنون تقریبا هر کسی میتواند این هنر را با توجه به تکنولوژی گسترده امروزی بیاموزد. در ادامه میخواهیم به تاریخچه میکس و مسترینگ بپردازیم.
مسترینگ
به طور کلی مهندسی مسترینگ در ابتدا در تبدیل و کات کردن صداها خلاصه میشد. کار مهندسین صدا این بود که نوار صدا را به واینیل تبدیل کنند. وظیفه اصلی مهندسین صدا روی این بود که صدا را به حدی برسانند که بر روی دیسک واینیل کیفیت مناسبی داشته باشد. بنابراین بیشتر تمرکز آنها روی بهبود مشکلات فنی بود تا خلاقیت هنری. در دهه ۱۹۸۰ میلادی طی ترکیب مسترینگ دیسکی و دیجیتال، مسترینگ تحول تازه ای پیدا نمود و با ویژگیهای جدیدی شروع به پیش رفتن کرد. از این رو نقش یک مهندس میکس و مسترینگ علاوه بر بهبود مشکلات فنی شامل خلاقیت در تغییرات صدا نیز میشود. امروزه مسترینگ تبدیل به پروسه ای بسیار تکنیکی و نیازمند خلاقیت زیاد شده است.
تاریخچه مسترینگ
در ابتدای ضبط و رکورد موزیک، نقشهای زیاد و مختلفی برای یک مهندس صدا وجود نداشت. در واقع فقط یک مهندس برای تمام پروسه ضبط و بازبینی آن در نظر گرفته میشد. رکوردهای اولیه معمولا فقط با گذاشتن یک میکروفون در مقابل یک بند انجام میشد. در سال ۱۹۴۸ کمپانی Ampex یک مدل رکوردر ارائه داد که در آن بخش ضبط صدا و بخش انتقال و تبدیل صدا بر واینیل جدا شده بود.
میتوان بیان نمود هنگامی که نقش مسترینگ از یک پروسه فنی تبدیل به یک مسئله کاملا خلاقانه گردید، مسترینگ وارد دوره جدیدی شد. در طی دهه ۱۹۵۰ بود که مهندسینی مانند استیو هافمن توانستند هنر مسترینگ را بهبود ببخشند و با این کار اسم و رسمی برای خود ایجاد کنند. هافمن به خاطر همکاری خود با هنرمندانی مانند مایلز دیویس، الا فیتزجرالد و بیچ بویز نیز بسیار شناخته شده میباشد.
صدای استریو
در سال ۱۹۶۸ کمپانی استرلینگ به اولین استودیویی در امریکا تبدیل شد که صدا و موزیک اش را به صورت دیسکهای استریو ارائه میداد. این مسئله توانست یک جهان جدید برای هنرمندان و مهندسین صدا ایجاد کند. با این نوع دیسکهای استریو افکتهای جدید به وجود آمد و داینامیک و رنج فرکانسی موزیکها بهبود یافت. از آن موقع به بعد مسئولیت مهندسین علاوه بر تغییر فرمت صداها شامل بهبود پروسه ساخت موزیک نیز میشد. همچنان که مهندسین خلاقیتهای مختلفی به خرج میدادند و تصمیمهای مختلفی برای صداها میگرفتند، عنوان مهندس صدا تبدیل به مهندس مسترینگ شد.
باب لودویگ، که به عنوان اولین مهندس مستقل مسترینگ شناخته میشود، در ابتدا کار خود را در دهه ۱۹۶۰ شروع کرد. او مسترینگ پروژههای بسیاری را برای بیش از ۱۳۰۰ هنرمند انجام داد. هافمن در کل نامزد ۲۵ جایزه گرمی شده است.
دیجیتالیته!
مسئله ای که باعث بیشتر پیشرفته شدن هنر مسترینگ شد، پیش روی به سوی صداهای دیجیتال و دیجیتال شدن صنعت مسترینگ بود. کمپانیهایی که بر این مسئله تاثیر زیادی داشتند کمپانیهای AMS، Waveframe، Fairlight، New England Digital بودند. در سال ۱۹۸۹ کمپانی Digidesign اولین نرم افزار آهنگسازی که مناسب استودیو میباشد را ارائه داد. فرمت صداهای دیجیتال معمولا رنج داینامیک بهتری داشتند و میزان نویز آنها کمتر بود.
در ادامه مقاله تاریخچه میکس و مسترینگ با سازکالا همراه باشید.
نبرد بین میزان صدا!
در دهه ۱۹۵۰ مسترهای نهایی موزیکها صدای بسیار بلندی داشتند. در واقع میتوان گفت در آن سالها رقابت بر سر حجم صدا بود. گرگ میلنر سال ۱۹۹۹ را به عنوان سالی نام برد که داینامیک در موزیکهای آن دوره دیگر معنی نداشت. به طور متوسط موزیکها و به طور کلی مسترینگ در آن دوره تقریبا ۱۸ دسی بل بیشتر از دهه ۱۹۸۰ بود. البته افزایش صدای مستر یک موزیک به تنهایی بد نیست. اما این مسئله کماکان باعث میشود صدای نهایی چندان دلنشین نباشد. برای مثال با این کار موزیک نهایی دیستورشن زیادی پیدا میکند و داینامیکهای آن بسیار کم میشود.
Dynamic Range Day اصطلاحی بود که ایان شپرد ارائه داد. این مسئله در واقع میزان صدایی بود که برای یک موزیک مناسب میباشد و رنج داینامیک را متعادل نگه میدارد. شپرد گفته بود آلبوم Death Magnetic از متالیکا بلندترین صدا را در بین تمام آلبومها دارد. بعدها سرویسهای استریمینگ موزیک حجم صدای موزیکها را به سطح نرمالی میرساندند. بنابراین نبرد و رقابت بر سر میزان حجم صدا در دهههای اخیر کمی کاهش یافته است.
مسترینگ مدرن
امروزه انتشار موزیک به صورت شخصی تقریبا برای تمام افراد امکان پذیر شده است. اما این مسئله نیاز به یک مهندس میکس و مسترینگ را از بین نمیبرد. پیشنهاد ما این است که همیشه سعی کنید برای به دست آوردن بهترین نتیجه از یک مهندس میکس و مسترینگ حرفهای استفاده نمایید. یک مهندس حرفهای میکس و مسترینگ بر نتیجه نهایی موزیک تاثیر بسیار زیادی دارند. کما اینکه یک موزیک خوب باشد اما به خاطر میکس و مستر نامناسب نتیجه خوبی نداشته باشد.
یک مهندس خوب، فرکانسهای نامتعادل و نامناسب یک موزیک را بهبود میبخشد و داینامیکهای آن را بهتر میکند. همچنین یک مهندس خوب مطمئن میشود موزیک شما با مخاطبانتان ارتباط کاملی پیدا کند. اما این نتایج به سادگی به دست نمیآیند. این مهارتها نیازمند گوشهایی تیز، مهارت در میکس و مسترینگ، دقت فراوان به جزئیات و سرعت عمل بالا هستند. چنین ویژگیهایی هستند که احترام خاصی هم برای موزیسین و هم برای مخاطب و شنونده ایجاد میکنند. میتوان گفت یک مهندس مسترینگ و میکس اخرین پله موزیک قبل از انتشار و پخش میباشد.
در چنین پروسه ای فایلهای صدا به دقت بررسی میشوند تا فارغ از هرگونه مشکل فنی باشند یا نویز و صدای ناخواسته ای درون موزیک باقی نمانده باشد. هیچ کس دوست ندارد موزیک اش یک نویز یا خطا، مانند قطع شدگی و کات نامناسب داشته باشد. هنگامی که یک موزیک انتشار یافت، تقریبا غیرممکن است تا آن را تغییر داد یا مشکلاتش را بهبود داد. همچنین همه تولید کنندگان موزیک یا محتوا باید مبلغ یا اعتباری برای محصول خود دریافت نمایند.
مهندسین میکس و مسترینگ میدانند چطور این روند را به بهترین شکل انجام دهند. در نهایت انتشار موزیک امروزه از فرمتهایی مانند واینیل و CD به انتشار بر روی سرویسهای استریمینگ جهانی، بازیهای ویدیویی و فرمتهای چندگانه تغییر یافته است. مسترینگ نهایی هر موزیک برای هر فرمت نیازمند مهارتها و ویژگیهای خاص خود میباشد که ممکن است یک شخص عادی آشنایی چندانی در این زمینه نداشته باشد.
ضعف در یک چنین مرحله کوچکی، یک ضربه نسبتا بزرگ به نتیجه نهایی آن موزیک وارد میکند. لازم است چنین کارها و بازبینیهایی توسط یک مهندس میکس و مسترینگ مناسب انجام گردد. در واقع موزیک یک هنرمند، مانند یک درخت است. هنرمند موزیک را میپروراند و رشد میدهد. یک مهندس میکس و مسترینگ، شاخههای اضافی این درخت را هرس میکند تا بهترین نتیجه را از درخت بگیرد. ترکیب یک موزیسین خوب و یک مهندس میکس و مسترینگ خوب، یک نتیجه عالی از موزیک را در پی دارد.